مکتب روانشناسی گشتالت _ در آلمان نهضتی در مقابل درون نگری و تجزیه و تحلیل هشیاری از طریق عوامل آن بوسیله ماکس ورتایمر رواج یافت .
این نهضت بر این اساس بود که هشیاری را به بخش های ترکیب کننده خودش تجزیه کنند ( بخصوص زمانیکه ادارک بطور وضوح با ماهیت محرک ها متفاوت باشد ) .مثلا در مورد پدیده فای ( حرکت ظاهری بصری ) حرکت زمانی مشاهده می شود که در واقع عاملی برای حرکت واقعی وجود ندارد .چنین اختلافاتی معتقدین مکتب گشتالت را بر آن داشته است که اظهار دارند ، هیات کلی از جمع بخش های خودش تفاوت دارد ، (لوبن 1939) در حدود سال 1930 رهبران گروه آلمانی این نهضت به آمریکا رفتند تا از نفوذ آلمانها در امر تعلیم و تربیت رهائی یابند . ورتایمر _ کافکا _ کهلر _ لوین چهره های آشنائی در محافل دانشگاهی امریکا بشمار میایند . مکتب گشتالت مسئله مطالعه هشیاری را بعنوان مهمترین اصل در روانشناسی بررسی ننمود بلکه توجه وسیعی به مناسبات مشترک و مطالعه بخش های وسیع تر رفتار معطوف داشت .
سایر نهضت ها _ می توانیم فهرست سایر مکاتب را بصورت نامحدودی ادامه می دهیم زیرا هر کجا استادی قابل احترام و سرشناس وجود داشت طرفدارانی برای بسط نظریات و انجام تجربیات و تحقیقاتش گرد می آمدند . نام بسیاری از این اساتید را هنگام بحث در باره انگیزه و هیجان _ یادگیری و نظریات مربوط با آن _ ادارک و احساس _ شخصیت و رفتار غیر عادی ذکر خواهیم نمود . در اینجا باید اشاره کنیم از خصوصیات بارز روانشناسی امروزی آنست که تحقیقات و مطالعات هر فرد مشروط بر اینکه ضبط کافی از جهت علمی منظور نموده باشد برای انجام آزمایش های وسیع دیگر پذیرفته می شود در این زمینه نتایج گذشته را صرفا برای انکه متعلق به مکتب خاصی است مردود نمیشمارند . اکنون قبل از خاتمه این بحث باید بدو مکتب دیگر که بر روانشناسی بخصوص از نقطه نظر مردم عادی اثر گذارده اند اشاره کنیم .این نهضت ها عبارتند از : 1) مک دوگال و مقصود یون و 2) فروید و تجزیه و تحلیل کنندگان .
مک دو گال _ در سال 1908مک دو گال دانشمند انگلیسی که در امریکا تدریس می نمود کتابی بنام ((مقدمه بر روانشناسی اجتماعی)) نگاشت .مهمترین پیام کتاب تاکید نویسنده روی غرائز بعنوان اصلی ترین عوامل انگیزش بشر بود . نظر مک دو گال غرائزی که بصورت خصومیت _توانایی و یا بازتاب های پیچیده ظاهر می شدند نبود بلکه مقصود غرائزی بودند که در محاوره روزمره بحث می گردیدند .هفت غریزه را بشرح زیر بیان داشت : فرار _ ستیزه جوئی _ کنجکاوی _نفرت _ رفتار والدین _حمایت شخصی _تحقیر شخصی ضمنا غرائز مذکور را همراه با هیجان مربوطه ذکر نمود مثلا فرا و ترس ستیزه جوئی وخشم و غیره
درباره این سایت